لامپ زنون زیمر مزایای فوقالعادهای از یک قوس پایدارتر با سوسو زدن کمتر را نوید میداد و الکترودهای غیرقابل مصرف آن اجازه میداد فیلمهای طولانیتر بدون وقفه نمایش داده شوند. سهم اصلی Osram در این دستاورد، تحقیق کامل آن در فیزیک تخلیه زنون بود که پیشرفتهای آن را به سمت قوسهای بسیار کوتاه برای عملکرد DC با یک الکترود و هندسه لامپ خاص هدایت کرد.
کاتد برای رسیدن به دماهای بالا برای گسیل ترمیونی کوچک نگه داشته می شود، آند بزرگتر است تا گرمای تولید شده با کاهش سرعت الکترون های ورودی را دفع کند.
بیشتر نور بلافاصله در مقابل نوک کاتد تولید می شود، جایی که دمای قوس به 10000 درجه سانتیگراد می رسد. پلاسما به سمت آند شتاب میگیرد و توسط شکلهای الکترود بهعلاوه فشردهسازی مغناطیسی ذاتی که توسط جریان جریان ایجاد میشود، تثبیت میشود و اثرات همرفتی توسط شکل لامپ کنترل میشود.
مخترعان و مهندسان برای ساخت یک محصول تجاری (که موضوع اصلی در تمام صفحات نورپردازی ما است) باید سیستمی را طراحی کنند که قابل اعتماد باشد.
در حالی که دانشمندان میتوانند آزمایشها و مشاهداتی را با نمونههای اولیه دست ساز انجام دهند، این بر عهده مهندس است که راههایی را برای ساختن یک لامپ مفید (به عبارت دیگر قابل اعتماد و استفاده/نگهداری آسان) برای تودهها بکوشد. این تفاوت بین دانشمندان و مهندسان است.
در لامپ قوس کربنی، مخترعان مجبور بودند راهی مکانیکی برای تغذیه کربن به داخل دستگاه در هنگام سوختن آن بیابند. مهندسی کنترل برای کشف راهی برای درک جریان و ولتاژ لامپ (که با بزرگتر شدن شکاف تغییر می کند) و کنترل مجموعه ای از آهنرباها و دستگاه هایی که اندازه شکاف را ثابت نگه می دارند و لامپ را برای ساعت ها کار می کند، استفاده شد.